بازاریابی درونگرا چیست؟ جذب، تعامل و وفاداری کاربر

بازاریابی درونگرا (inbound marketing)  دقیقا در نقطه مقابل بازاریابی برونگرا می باشد به این معنی که در آن مخاطب کسب‌وکار را پیدا می‌کند و در واقع شروع ارتباط از طریق او آغاز می‌شود. پس در این نوع بازاریابی، نیازمند این هستیم که تعامل با کاربر را به بهترین نحو حفظ کنیم.

به طور مثال مخاطب با جستجو در اینستاگرام برای رفع نیاز خود، شما را از طریق یک ویدیو یا پستی که در صفحه خود به اشتراک گذاشته‌اید پیدا می‌کند. نمونه‌ای دیگر از بازاریابی درونگرا مربوط به کاربرانی است که برای رسیدن به پاسخ سوال خود، از طریق جستجو در گوگل به یکی از مقالات آموزشی وبسایت شما می‌رسند.

سایت هاب اسپات که یک مرجع عالی برای یادگیری بازاریابی درونگرا محسوب می‌شود سه استراتژی Attract، Engage و Delight را به جهت تاثیرگذاری بر مخاطب معرفی کرده است. در ادامه با در نظر گرفتن این ۳ استراتژی به اهمیت و جذب و وفاداری مخاطب در این روش از مارکتینگ خواهیم پرداخت.

تفاوت بازاریابی درونگرا و برونگرا

در بازاریابی برونگرا یا به اصطلاح انگلیسی outbound marketing گفتگو با مخاطب از طریق کسب‌وکار آغاز می‌شود. یعنی مخاطب به دنبال ما نیست و ما تمایل داریم تا از روش‌های مختلف پیام خود را به مخاطب برسانیم. برخی از کانال‌ها و رسانه‌هایی که توسط آن‌ها می‌توانیم مخاطب را به سمت خود جلب کنیم:

• تبلیغات تلویزیونی
• تبلیغات بنری
• تبلیغات رادیویی
• ایمیل های اسپم
• تبلیغات اینفلونسری

یکی از جذابیت‌های اصلی بازاریابی درونگرا که بازاریابی ربایشی هم نامیده می‌شود این است که مشتری خود به دنبال کسب‌وکار می‌گردد و با جستجو شما را پیدا می‌کند. در این نوع بازاریابی می‌توان با ارائه‌ی محصولات و خدمات مناسب در زمان درست و هدفمند مشتری را راضی و خوشحال کنیم. برخی از کانال‌ها و رسانه‌هایی که در این روش بازاریابی می‌توان به آن‌ها اشاره کرد:

• بهینه سازی موتورهای جستجو (ُSEO)
• شبکه‌های اجتماعی
• بازاریابی ایمیلی
• بازاریابی sms

اهمیت سئو در بازاریابی درونگرا

Seo یا به تعبیری دیگر، بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو، یکی از روش‌های دیجیتال مارکتینگ است که اتفاقا از مهمترین روش‌های بازاریابی درونگرا هم محسوب می‌شود. اگر سئو و inbound با هم ترکیب شوند یک استراتژی فروش موفق می‌تواند شکل بگیرد. چون سئو بر ایجاد ترافیک سایت و افزایش تعامل تعداد کاربران تاثیرگذار است و بازاریابی درونگرا در متقاعد کردن کاربران تمرکز دارد. پس بازاریابی درونگرا به تبدیل ترافیک ارگانیک سایت به فروش محصول منجر می‌شود.

حال که به اهمیت سئو در بازاریابی  پی بردیم بهتر است به سراغ  اقداماتی که در seo باید انجام بگیرد تا این نوع از بازاریابی بالاترین نرخ تبدیل را داشته باشد برویم:

• شناخت پرسونای مخاطب
• استراتژی سئو (انتخاب موضوع و تحقیق کلمات کلیدی)
• خوشه‌بندی موضوعی
• تولید محتوا

پرسونای مخاطب

پرسونا تصویری فرضی و شفاف از یک فرد و گاهی یک کسب‌وکار است که می‌تواند مشتری یا مخاطب ایده‌آل ما باشد و ما گمان می‌کنیم که این تصویر، در مورد تعداد قابل توجهی از مشتریان ،مخاطبان یا خریداران ما مصداق دارد. به بیان دیگر پرسونا به مجموعه‌ای از ویژگی‌ها، ترجیحات و خواسته‌ها و الگو‌های فکری و رفتاری مخاطب یا مشتری فرضی اشاره دارد.

اگر بتوانیم پرسونا را به بهترین نحو ممکن برای خود معرفی کنیم مطمئنا در ادامه تدوین استراتژی کسب‌وکار، با اطمینان خاطر بیشتری مخاطبان هدف را طراحی می‌کنیم.

استراتژی سئو

فرایندی که ما برای به حداکثر رسیدن فرصت برای بدست آوردن نتایج گوگل ارگانیک از موتورهای جستجو استفاده می‌کنیم استراتژی سئو می‌باشد. داشتن یک استراتژی درست مسیر ما را در رسیدن به اهداف بازاریابی کوتاهتر و سریعتر می کند. اگر بخواهیم نرخ تبدیل بیشتری داشته باشیم باید افراد بیشتری را از طریق قیف بازاریابی جذب کنیم.

همانطور که در این قیف قابل مشاهده است برای اینکه مشتری قدم نهایی ما یا همان نرخ تبدیل واقعی را به سرانجام برساند و از مراحل آگاه‌سازی،ایجاد علاقه و تصمیم‌گیری عبور کند؛ نیازمند تحقیق کلمات کلیدی متناسب با  نیاز کاربر است. اولین مرحله برای رسیدن به این هدف، تدوین استراتژی سئو است تا با ترکیب کلمات کلیدی طبق اینتت کاربر بتوان محتوای مناسب برای آگاه‌سازی مخاطب از برند و کسب‌وکارمان، مشتری را برای ورود به قیف بازاریابی هدایت کنیم.

خوشه‌بندی محتوا

بعد از تحقیق کلمات کلیدی و استخراج آن‌ها و تعیین هدف کسب‌وکار، مطابق با نیاز کاربر به خوشه‌بندی محتوا‌ی صفحات که در اصطلاح سئو و دیجیتال مارکتینگ به پیلار کلاستر (PILAR CLUSTER) معروف است می‌پردازیم .

همانطور که در شکل بالا قابل مشاهده است با خوشه‌بندی صفحات به ارتباط معنایی آن‌ها می‌پردازیم تا از نگاه گوگل قدرت موضوعیت سایت ما، هم برای کاربران و هم برای گوگل قابل تشخیص باشد. در این صورت از رقبای خود متمامیز می‌شویم تا بتوانیم به بهترین نحو این مرحله از بازاریابی درونگرا را انجام داده باشیم .با انجام این کار می‌توان به بهینه‌ترین روش ممکن که همان هدف نهایی inbound market است، میزان نرخ تبدیل را افزایش داد. بعد از این مرحله نوبت به تولید یک محتوای با کیفیت است.

تولید محتوا  و استفاده از افراد متخصص در این حوزه

در مرحله تولید محتوا که می‌توان گفت مرحله آگاه‌سازی و اعتماد‌سازی مشتری می‌باشد، به عنوان تاثیرگذارترین قسمت بازرایابی درونگرا محسوب می‌شود که در آن می‌خواهیم خواسته مشتری را برآورده کنیم .در نتیجه استفاده از افراد متخصصی که بتوانند نیاز مشتری را به خوبی برآورده کنند بسیار مهم است. کارشناسان محتوا باید با اصول نگارش و محتوانویسی به خوبی آشنا باشند و همچنین علاوه بر ذوق نوشتن، با اصول اولیه سئو در محتوانویسی هم آشنا باشند. مسلما با شرکت در یک کارگاه تولید محتوا معتبر، می‌توانند آموزش های لازم را ببینند تا از تخصص خود در راستای بهبود جذب ترافیک سایت و بالا رفتن نرخ تبدیل مخاطبین مشتاق استفاده کنند.

دلیل اینکه به کارگاه تولید محتوا اشاره کردیم  این است که افرادی که در این رشته آموزش می‌بینند و وارد بازار کار می‌شوند با ساختار محتواهایی که برای موتورهای جستجو بهینه می‌شوند به خوبی آشنا هستند و این باعث می‌شود تا درک درستی از مخاطب داشته باشند و کاربران را طبق نیازهای واقعی که دارند به پاسخ صحیح برسانند.

تاثیری که یک محتوای خوب با توجه به هزینه پایینی که می‌تواند داشته باشد به مراتب بیشتر از تبلیغات بازاریابی برونگرا است. به عنوان مثال یک تبلیغ تلویزیونی هزینه بسیار بالایی نسبت به تولید محتوا برای یک سایت دارد و همچنین ماندگاری تبلیغات بازاریابی از طریق سرچ ترافیک گوگل به مراتب بیشتر است.

ما در اینجا به اهمیت موضوع جذب، تعامل و وفاداری کاربران از طریق بازاریابی درونگرا خصوصا روش‌های جذب ارگانیک از طریق موتورهای جستجو (SEO) پرداختیم. هدف نهایی بازاریابی inbound این است که بازدیدکنندگان را به سایت شما هدایت کند تا در نهایت به مشتری تبدیل شوند. چه از طریق شبکه‌های اجتماعی و چه از طریق موتورهای جستجو اما باید قبل از هر چیزی به چشم انداز یک کسب‌وکار بر اساس منابع و بودجه‌ای که در اختیار دارد و همچنین پرسونای مخاطب توجه کرد که کدام روش از بازاریابی می‌تواند در جهت نرخ تبدیل مشتری موثرتر باشد.